notebook
کلمه Habit به معنای عادت هست.



نويسنده :Julia
تاريخ: چهارشنبه سی و یکم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 22:7

tidy: مرتب و منظم messy: شلخته



نويسنده :Julia
تاريخ: دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 17:14

spend: خرج کردن و صرف کردن save: ذخیره کردن و نگهداری کردن



نويسنده :Julia
تاريخ: دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 17:12

=guilty: گناهکار innocent: معصوم، پاک



نويسنده :Julia
تاريخ: دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 17:11

mourn/grieve:

عزاداری و گریه زاری کردن




نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 19:33

frank رو راست

  • این صفت به معنی رک و روراست بودن هست.-
  • من با تو روراست خواهم بود.
  • I will be frank whit you



نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 19:26

کلمه usually به معنی معمولا هست

اما وقتی میخواهیم بگیم طبق معمول باید بگیم

as usual

.usual به معنای معمول و همیشگی هست.




نويسنده :Julia
تاريخ: چهارشنبه بیست و چهارم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 19:26

یکی از معانی step لگد کردن هست.




نويسنده :Julia
تاريخ: چهارشنبه بیست و چهارم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 19:24

bend over/bend down

:خم شدن، دو لا شدن




نويسنده :Julia
تاريخ: چهارشنبه بیست و چهارم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 19:21

continue: ادامه دادن، ادامه پیدا کردن

cease: متوقف شدن، دست کشیدن




نويسنده :Julia
تاريخ: دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 21:46

talkative/chatty: پرحرف و وراج



نويسنده :Julia
تاريخ: دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 21:44

talkative/chatty: پرحرف و وراج



نويسنده :Julia
تاريخ: دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 21:44

cruel: ظالم، بی رحم gentle: مهربان



نويسنده :Julia
تاريخ: دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 21:39

go bad

this meat has gone bad

این فعل به معنی فاسد و خراب شدن هست.- این گوشت خراب شده.




نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه بیستم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 17:2

put on:پوشیدن

take off:در آوردن (لباس، کفش و...




نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه بیستم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 16:57

stink بوی گند دادن

Your clothes stink

این فعل رو زمانی به کار میبریم که بخواهیم بگیم چیزی یا کسی بوی گند و افتضاحی میده!- لباس هات بوی گند میدن.




نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه بیستم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 16:51

تفاوت بین see و Look

see: دیدن به صورت غیراردی

look:دیدن به صورت ارادی

you see some trees

you looking some trees

یک جمله هم قشنگی هم تو انگلیسی وجود داره

you look but you dont see




نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه بیستم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 16:34

try/effort:

تلاش، کوشش




نويسنده :Julia
تاريخ: پنجشنبه هجدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 10:4

وقتی میخواهیم کلمه person به معنی شخص و فرد رو جمع ببندیم نباید از s جمع استفاده کنیم. جمع این کلمه people یعنی افراد هست.




نويسنده :Julia
تاريخ: پنجشنبه هجدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 9:58

هفته گذشته یاد گرفتیم که وقتی میخواهیم راجع به داخل و درون یک ساختمان صحبت کنیم باید از قید indoors استفاده کنیم. اما وقتی میخواهیم راجع به بیرون ساختمان و فضای باز صحبت کنیم باید قید outdoors رو به کار ببریم.




نويسنده :Julia
تاريخ: پنجشنبه هجدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 9:57

کلمه quiz به معنی تست و امتحان هست. به این اسم برای جمع بسته شدن es اضافه میشه اما باید دقت داشته باشید که قبل از es باید حرف z دوبار تکرار بشه: quizzes.



نويسنده :Julia
تاريخ: دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 20:29

little by little

کم کم

وقتی میخواهیم بگیم که اتفاقی کم کم و به تدریج رخ داده از این قید میتونیم استفاده کنیم.




نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه سیزدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 19:37

yet another

وقتی Yet رو قبل از another استفاده کنیم معنی اینو میده که داریم آیتمی رو به لیست بلندبالای آیتم های دیگه اضافه میکنیم.



برچسب ها: اصطلاح

نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه سیزدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 19:31

my old man بجای گفتن Father یا daddy میتونید از این اصطلاح استفاده کنید و البته باید حواستون جمع باشه که کلمه old رو بعضیا حتی توی سنین بالاتر هم نمیپذیرن و ممکنه با گفتن این کلمه بهشون بربخوره.


برچسب ها: اصطلاح

نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه سیزدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 19:27

certain/sure: مطمئن، قطعی



نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه سیزدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 19:20

certain/sure: مطمئن، قطعی




نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه سیزدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 19:20

دقت داشته باشید که بعد از فعل practice به معنی تمرین کردن فعل باید به همراه ing استفاده بشه.



نويسنده :Julia
تاريخ: شنبه سیزدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 19:16

I can't bear it

وقتی میخواهیم بگیم که نمیتونیم چیزی رو تحمل کنیم از این جمله استفاده میکنیم.

I hate football I can't bear it




نويسنده :Julia
تاريخ: جمعه دوازدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 0:8

go around

?Is there enough ic cream to go around

یکی از معانی این فعل «به اندازه کافی برای همه بودن» هست

.- آیا بستنی به اندازه کافی برای همه هست؟




نويسنده :Julia
تاريخ: جمعه دوازدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 0:6

success:موفقیت

failure:شکست




نويسنده :Julia
تاريخ: جمعه دوازدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت: 0:1

آخرین مطالب










آرشيو